• وبلاگ : دختري با كوله‏ باري از اميد
  • يادداشت : لمس بود نم مبارك
  • نظرات : 6 خصوصي ، 37 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    اولين ترانه
    ساعت : يك دقيقه ي بامداد
    كسي هلم داد و
    بند ناف مرا بريد و
    گره زد به روشنايي مهتاب
    دلم گرفته بود و
    اولين ترانه
    بوي شور گريه را مي داد


    اولين ترانه
    ساعت : يك دقيقه ي بامداد
    كسي هلم داد و
    بند ناف مرا بريد و
    گره زد به روشنايي مهتاب
    دلم گرفته بود و
    اولين ترانه
    بوي شور گريه را مي داد


    اولين ترانه
    ساعت : يك دقيقه ي بامداد
    كسي هلم داد و
    بند ناف مرا بريد و
    گره زد به روشنايي مهتاب
    دلم گرفته بود و
    اولين ترانه
    بوي شور گريه را مي داد


    اولين ترانه
    ساعت : يك دقيقه ي بامداد
    كسي هلم داد و
    بند ناف مرا بريد و
    گره زد به روشنايي مهتاب
    دلم گرفته بود و
    اولين ترانه
    بوي شور گريه را مي داد


    اولين ترانه
    ساعت : يك دقيقه ي بامداد
    كسي هلم داد و
    بند ناف مرا بريد و
    گره زد به روشنايي مهتاب
    دلم گرفته بود و
    اولين ترانه
    بوي شور گريه را مي داد