• وبلاگ : دختري با كوله‏ باري از اميد
  • يادداشت : مشق زندگي
  • نظرات : 4 خصوصي ، 69 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    مرگ من روزي فرا خواهد رسيد :

    در بهاري روشن از امواج نور

    در زمستاني غبار آلود و دور

    يا خزاني خالي از فرياد و شور

    مرگ من روزي فرا خواهد رسيد :

    روزي از اين تلخ و شيرين روزها

    روز پوچي همچو روزان دگر

    سايه اي ز امروزها ، ديروزها

    ديدگانم همچو دالانهاي تار

    گونه هايم همچو مرمرهاي سرد

    ناگهان خوابي مرا خواهد ربود

    من تهي خواهم شد از فرياد درد

    ميخزد آرام روي دفترم

    دست هايم فارغ از افسون شعر

    ياد مي ارم که در دستان من

    روزگاري شعله مي زد خون شعر

    خاک مي خواند مرا هر دم به خويش

    ميرسند از ره که در خاکم نهند

    آه شايد عاشقانم نيمه شب

    گل به روي گور غمنا کم نهند

    بعد من نا گه به يک سو ميروند

    پردهاي تيره ي دنياي من

    چشم هاي ناشناسي مي خزند