• وبلاگ : دختري با كوله‏ باري از اميد
  • يادداشت : انتخاب من
  • نظرات : 11 خصوصي ، 47 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    تو آمدي


    آن شب که تو آمدي صفا پيدا شد
    پيمان شکني رفت و وفا پيدا شد


    در غربت من که به جاي بيگانه نبود
    برقي زد و روي آشنا پيدا شد


    گنجي که به سالها نهان بود از چشم
    با هلهله در خانه ي ما پيدا شد


    يک عمر کوير فقر را پيمودم
    تا برق زد و کوه طلا پيدا شد


    خورشيد سعادتي که بر من تابيد
    در سايه ي رحمت خدا پيدا شد


    من بودم و تاريکي شب ها ناگاه
    از گوشه ي آسمان سها پيدا شد


    تا شکر خدا بگويم از ديدن تو
    در خلوت من حال دعا پيدا شد


    با آمدنت که اختر بخت مني
    در ظلمت شب ستاره ها پيدا شد