تو پاک و صاف و دلکشي
از من جــدا مـشو
که در تـو وصل ديده ام
منعم مکن ز عـشــق
که در تـو عـشـق ديده ام
تا کـي کـشم غيـبـتـت
که قطره هاي شبنم
بر برگ گــل تو ديده ام
هــرگـزدر اين خاک
مــرا تــرک مـکن
که در ســحرچشم تو
گــوهر ديــده ام
حـديث جـان و دلــم اين است
که عـشق و انديشه
بـر فـراز تــو ديــده ام.
( سپاس از حضور سبزتان )