گرماي مرداد و بارون ! زيباست!

راستي ممنون كه به تولدم اومدي... تولدي ديگر و نغمه اي ديگر!

آره! يك سال گذشت! يك سالي كه با تمام خوبي و بديهاش... خوشي هاش و نا خوشي هاش ...فراز و فرودهاش... گذشت! و من كوله بارم پر شد از تجربه هاي ريز و درشت و تلخ و شيرين!

خوشحالم كه در اين مدت دوستاي خوبي مثل تو پيدا كردم!

آري ... آري ... زندگي زيباست

آري!

زندگي زيباست اي زيبا نگر!

برات روزاهايي سرشار از نور و روشنايي و زيبايي و شادي رو آرزو مي كنم خوب من!

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام ياسي جون خودم!

خوبي خانومي گل؟

چقدر خوشحال شدم بعد از مدتها حضورت رو ديدم!

فداي تو خواهر خوبم! من هم مدتي بود كه نبودم!

يعني بودم اما نبودم...

هستي در عين نيستي

نمي دونم!

شايد همين پارادوكس ها زندگي رو مي سازن

مثل همين غم و شادي كه گفتي

مثل پيروزي و شكست

زشت و زيبا

خوبي و بدي

....

هر كدوم بدون ديگري معنا ندارن!

پارادوكسهاي زيبا و معني ساز! و زندگي يعني مجموع همين تضادها و تناقض ها!

سلام چطوري خانم با معرفت

بسيار زيبا من تحت تاثير قرار گرفتم

موفق باشي

دختري با كوله باري از اميد اميدوارم شاد باشي و دلت نگرفته باشه

زماني در ميان خطوط درهم و خاكستري،
خط سبز زندگيم بودي
در گودي چاه عميق،
رشته نوري مهربان.

در شبهاي بي خوابي،
نرمخنده اي چون رنگين كمان
و اينك ديرگاهيست
نرمخنده ي سبز روشني بخش من!
شانه هايت را گم كرده ام...

سلام خانوم خوشگله....

روزاتو قشنگ رنگ اميزي كن...متنت محشر بود...

دوست دارم ببينمت..الان چنين حسي رو دارم..به نظرت چرا؟؟!

واسم دعا كن

يا حق

سلام دختر خوب

ديشب كه اينترنتم كار نميكرد امروز هم كه سر زدم نميدونستم به روز كردي... اين شد كه دير شد يه خورده...

آره زندگي همينه و در واقع اگه روزاي سخت و تاريك نباشن قدر روزاي شيرين و آفتابي رُ نميدنيم در واقع به چشم نميان.

شيريني زندگي دو چندان ميشه وقتي روزهاي خوب در پس روزهاي بد بيان ،‏سحر و نسيم دل انگيزي كه نوازشت ميكنه در پس شبي سياه و تلخ بياد ، بهار در پس زمستان بياد .

به راستي اگر زمستان نباشه ، اگر سوز و سرما نباشه ،‏ كسي به شكرانه ي آمدن بهار جشن ميگيره ؟

فصلي ميره و فصل تازه اي مياد و ما به دنيا ميايم با هر طلوع خورشيد و در پايان هر روز از دنيا ميريم اگر به رنگ آبي فردا ايمان نداشته باشيم... فردا برايمان تولد تازه اي نيست اگر كوله بار اميدمان را جايي در ديروز بگذاريم...

امروزت چطور بود؟

آسمان آبي امروز رُ‏ديدي؟

شب ستاره ها رُ‏ديدي؟ نفس عميق كشيدي؟

كاش تو لحظاتي كه دلم ميگرفت يكي بهم ميگفت : به آسمون نگاه كنم ،‏ نفس عميق بكشم...

شب قشنگت به خير

نگاهت بيانگر راز دلت نبود ! کاش اينچنين بود ... نمي دانم رفتنت را ، به پاي کدامين گناه خود بگذارم ؟ عشقم ؟ صداقتم ؟ شايد هم صميميتم ؟بگو تا بدانم ! من که تو را بارها و بارها از آن خود دانستم ، حال چگونه باور کنم که مرا براي هميشه تا ابد و قيامت ترک کرده اي ! . . . چگونه باور کنم ؟؟؟

(¯`v´¯)
`*.¸.*´
¸.•´¸.•*¨) ¸.•*¨)
(¸.•´ (¸.•´ .•´ ¸¸.•¨¯`•
_____****__________**** _______
___***____***____***__ *** ____
__***________****_______***____
_***__________**_________***___
_*** mosalaseeshgh _____***___
_***__منتظر حضور سبز شماست ***___
__*** دعوتنامه به وبلاگ ***____
___***____عشق جاويدان__ _***_____
____***_____LOVE!_____***______
______***___________***________
________***_______***__________
__________***___***____________
____________*****______________
_____________***_______________

وبلاگ زيبايي داري با مطالب خيلي جذاب . دوست عزيزم به من هم سر بزن خوشحال ميشم .روز به روز موفق تر باشي

يا علي