• وبلاگ : دختري با كوله‏ باري از اميد
  • يادداشت : اشك عاشق
  • نظرات : 8 خصوصي ، 29 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    ساحل افتاده گفت گر چه بسي زيستم آه نه معلوم شد هيچ كه من چيستم موج ز خود رفته اي تيز خراميد و گفت هستم اگر مي روم ، گر نروم نيستم