• وبلاگ : دختري با كوله‏ باري از اميد
  • يادداشت : اشك عاشق
  • نظرات : 8 خصوصي ، 29 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سينه ام پر از خروش شعر و لب خموش

    از چه گفتگو کنم؟

    از وفا و عشق و دوستي؟

    در زمانه اي که دانه هاي کينه

    بذر دشت سينه هاست؟

    دوستي کجا؟

    وفا کدام؟

    عشق چيست؟

    از چه گفتگو کنم؟

    از اميدهاي مانده در سياه چال انتظار؟

    از بهار؟

    از بهار بي نشانه؟

    از جوانه ها که در بهار

    نا شکفته مانده اند؟

    يا از آسمان دور و مبهم خيال؟

    از کبوتر سپيد؟

    از ترانه هاي شاد...؟

    از کدام روز و ماه سال?

    از کدام آسمان صاف پر ستاره?

    از کدام دشت سبز?

    از چه گفتگو کنم؟

    از زمين ، از آسمان?

    از سفر به کهکشان?

    از شکوفه هاي نور?

    از بهشت هاي دور?

    از خروش سينه هاي با غم آشنا؟

    از خموشي خدا؟