سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هرگاه خداوند بنده ای را دوست بدارد، او رابه بلایی بزرگ مبتلا می کند . پس اگر آن بنده راضی گشت، بهره اش نزد خداوند، رضایت است و اگر ناخشنود گشت، بهره اش نزد خداوند، ناخشنودی است [.رسول خدا صلی الله علیه و آله]

ما عاشق و رند و مست و عالم سوزیم - دختری با کوله‏ باری از امید
Search Engine Optimization
نویسنده : یاسی

 

 

ما عاشق و رند و مست و عالم سوزیم/ با ما منشین اگر نه بد نام شوی

 

شب است و من تنهایم... شبی مثل همه ی شب های گذشته... آنقدر تنها که گاهی گذر زمان را حس نمی کنم، گویی در گودالی سیاه گیر افتاده ام! هر از گاهی آسمان هم آغوشی ستارگانش را چشمک می زند... گویی او هم تنهاست و شاهد عشق بازی هر شب ستارگانش... اما نه! چه می گویم! ماه با اوست... همچون مرواریدی درخشان در صدف سیاه شب... باور نمی کنی؟! خودم شنیدم، آن شب که قطره های باران میهمان ناخوانده ی گودال سیاهم بود و من ذخیره می کردمشان برای روز های بی آبی... آن شب که ماه خوشحال بود از پرده ی مه آلودی که در برابر دیدگان زمینیان قد برافراشته بود! یک آسمان شب بود و او... یک آسمان شور بود و او... یک آسمان عشق بود و او...
او هم گذر زمان را حس نمی کرد، اما او در اوج لذت بود و من در عمق ذلت!!!
حسی تلخ در اعماق وجودم نهیب می زد که این خوشی دوامی نخواهد داشت! با طلوع فجر معشوقه ای آتشین در انتظار عشق آسمانیش خواهد بود...
.
.
.

صدایی در گوشم زمزمه می کند: « وَ عَلَیْکَ بصَلوةِ اللّیْل!
                                                        وَ عَلَیْکَ بصَلوةِ اللّیْل!
                                                                    وَ عَلَیْکَ بصَلوةِ اللّیْل! »
.
.

.
باید برخیزم... صدایم میزند... شیطانی رها نام نمیگذاردم!... باید برخیزم...

 

 

پی نوشت:
1- یادمان باشد بارش باران زمانیست برای هم آغوشی ماه و آسمان!

2- پری بودی و با من ناز کردی/ به ناز و عشوه عشق آغاز کردی

3- چند ماه سکوت فرصتی بود تا بهتر ببینم نادیده های زندگیم را...

 

 

 


سه شنبه 86/11/23 ساعت 12:19 صبح

همه ی نوشته های من
رفتن دلیل نبودن نیست
بر در می‏خانه رفتن کار یکرنگان بود
[عناوین آرشیوشده]
فهرست
204717 :کل بازدیدها
6 :بازدید امروز
13 :بازدید دیروز
موضوعات وبلاگ
درباره خودم
ما عاشق و رند و مست و عالم سوزیم - دختری با کوله‏ باری از امید
لوگوی خودم
ما عاشق و رند و مست و عالم سوزیم - دختری با کوله‏ باری از امید
لینکهای مفید

جستجوی وبلاگ من
:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

آوای آشنا
اشتراک
 
نوشته های قبلی
تیر 85
مرداد 85
شهریور 85
مهر 85
آبان 85
آذر 85
د ی 85
بهمن 85
اسفند 85
فروردین 86
اردیبهشت 86
خرداد 86
تیر 86
مرداد 86
شهریور 86
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
لوگوی دوستان








لینک دوستان

بیابان گرد
پاک دیده
آدمک ها
لعل سلسبیل
برگ بید
ناگفته های آبجی کوچیکه
روزنوشت یک دانشجو
پاسبان *حرم دل* شده ام
دم مسیحایی
دختر مشرق...هاترا
من دیگه مشروط نمیشم
نغمه ی غم انگیز
رقص در غبار
من او
شما ها

ویرایش قالب