• وبلاگ : دختري با كوله‏ باري از اميد
  • يادداشت : اشك عاشق
  • نظرات : 8 خصوصي ، 29 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    براي کسي نمي نويسم . حالا ديگر آنقدر اين قهوه ي مانده تلخ شده ، که فقط به مزاج خودم بسازد و بس !
    کوک مي زنم،يکي زير، يکي رو ! نه ، اينجا دلي نشکسته ! فقط آنقدر انگشت چرخاندم تا ته دلم را ببينم که پاره شده. وگرنه اوضاع مرتب است.
    چشم هايم را شسته ام و به درخت آويزان کرده ام تا خشک شود . دست هايم تازه از بي حسي خارج شده و مي تواند لطافت ماه را از پشت شيشه لمس کند.
    يک جفت کفش نو خريده ام ، براي همين نگران پاهايم نيستم...گفته بودم اين جاده ها تمامي ندارد.
    حالا فقط کمي مانده تا دل پاره ام را کوک بزنم . دلم که کوک شد...راه مي افتم