• وبلاگ : دختري با كوله‏ باري از اميد
  • يادداشت : كاش وقتي آسمان بارانيست
  • نظرات : 7 خصوصي ، 32 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    بايدهاونبايدهايي كه توي شعرتون گفتيدخيلي احساسي بود،مخصوصاباآوردن كلمات باران وروح باران رطوبت احساس شاعرانتون قابل لمس بود.متوجه بيمارستان رازي نشدم چون معلوم نبودمربوط به كدوم قسمت نوشته بلاگتون بود.

    روان منسوب به روح باران كه پاش هيچوقت توبيمارستان رازي بازنمي شه !!به دل نگيرازاسم وبلاگت استفاده كردم ؟

    پاسخ

    سلام/// فكر كنم براي زيبايي روح شعر، بايد به كس ديگه اي (مريم حيدرزاده) تبريك بگيد! /// بيمارستان رازي فقط يك پي نوشت بود! آن هم از نوع ستاره دار! /// اتفاقا بيشتر بيماران بستري در بيمارستان رازي محكوم به داشتن روحي لطيف و باراني اند!