:: دیگه کم کم داشتم خودم ُ ، توانایی هام ُ ، احساسات ، رویا ها و آرزو هام ُ فراموش می کردم !
:: اینکه کی بودم ، چی می خواستم ، چه اهدافی داشتم ، اینکه یه روزی برای رسیدن به اون چه که تو ذهنم بود از هیچ تلاشی دریغ نمی کردم ، اینکه یه روزی یه یاسی بود و هزار کار نکرده که واسه هر کدومشون یه عالمه ایده تو ذهنش بود . تمام زندگیم شده بود یه روز مرٌه گی بی هدف که تو بی خبری و پوچی خلاصه میشد .
:: یه اتفاق ... یه حادثه ... یه تلنگر ... یه ... لازم بود تا من ِ واقعی رو یادم بیاره ، روال زندگیمُ تغییر بده ، منُ از خواب غفلت بیدار کنه و ...
:: و اون اتفاق افتاد و ... من تغییر کردم !
:: تغییری که خیلی چیزا رو بهم ثابت کرد و نگاهم ُ به زندگی عوض کرد . باعث شد باور کنم که این منم ، منی که اشرف مخلوقاتم ، منم که میتونم دنیا رو تکون بدم ، به رویا هام جون بدم ، میتونم با یه انتخاب دُرست از یه قدم تا بی نهایت پیش برم ، میتونم با یه کلمه ی به جا ، حلقه های یه زنجیر گسسته رو به هم وصل کنم ، میتونم با یه لبخند گره اخم کسی رو باز کنم ، بذر محبت رو تو کویر دل آدما بکارم ، میتونم با هر شکست دوباره شروع کنم و با یه قصد و تصمیم هر بی نظمی و به هم ریختگی رو مرتب کنم .
:: من همونم که میدونم خواستن توانستنه ، همونی که هر لحظه در حال شکار فرصت های هدیه شده از مخلوق مهربونمم ؛ شکار شادی از دل غم ، شکار امید از دل نا امیدی ، شکار دوستی از دل دشمنی ، شکار گذشت از دل انتقام ...
:: من یه رودخونه م که هیچ وقت راکد نمیمونه ... معماریم که باید بنای زندگیم ُ آباد کنم ... هیچ قالبی برای من ساخته نشده ... من آزاد م ... باید نفس بکشم ... باید از بودنم لذت ببرم ... باید به جای مرثیه خوندن برای گذشته و روز های بر باد رفته به این لحظه و قدرت شگفت انگیز خدا فکر کنم ...
:: این منم که انتخاب میکنم ... و این بار به جای غم و نا امیدی و دشمنی ، شادی و امیدواری و دوستی رو انتخاب میکنم .
پ.ن 1: من این شعار مجله ی موفقیت ُ خیلی دوست دارم و هر روز چند بار تکرار میکنم که :
یه روزی ... یه جایی ... یه جوری ... یه کسی ... یه چیزی ... صبر داشته باش ... صبر داشته باش ...
پ.ن 2: چند تا ... واسه کسی که همه ی بهونه ی من واسه نوشتن این پُست بود .
پ.ن 3: دوستای عزیزم یادتونه تو پُست قبلیم ازتون خواستم واسم دعا کنین ؛ یه دنیا مرسی . « بعد یه سال که بنا به دلایلی نتونستم برم پابوس امام رضا (ع) ... انگاری امسال دلش به حال دل شکسته م سوخته و ... هفته ی بعد ( 24 بهمن ) میرم مشهد و ... نائب الزیاره ی تک تک شما دوستای عزیزم هستم.»