سفارش تبلیغ
صبا ویژن

من از هنگام بعثتم تا روز قیامت، شفیع هر آن دوتنی هستم که در راه خدا با یکدیگر، دوستی و برادری می کنند. [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

دلتنگی - دختری با کوله‏ باری از امید
Search Engine Optimization
نویسنده : یاسی

 

 

 شاید این جمعه بیاید . . . شاید

 

می بینی سکوتم را !

می بینی درماندگی ام را ؟!

می بینی نداشتنت چه بر سر فریاد خاموشم آورده است ؟!

می بینی دیگر رویای داشتنت هم نمی تواند تن لرزه های شبانه ام را آرام کند ؟!

می بینی هق هق نگاهم چه سرد بر دیواره ی همیشه جاودانه ی نبودنت مشت می زند ؟!

می بینی ؟! ...

دیگر شانه هایم تاب تحمل خستگی هایم را ندارد

دیگر حتی حسرت باران هم نمی تواند حسرت نداشتن تو را کم کند

دیگر آنقدر بغضم سنگین شده است که توان گریستنم نیست

می بینی دستهایم سرد تر از هر زمانی عکس نداشته ات را مسح می کند ؟!


می بینی ؟! ...

هنوز هم گمان می کنم پائیز است و قرار است تو بیایی ...

بهار هم نتوانست برای من پاییز را به پایان برساند ...

می بینی ؟! ... تقویم من تنها یک فصل دارد !!!

به دیوارها بنگر ...

می بینی دیوار های اتاق پر از خط های گذر زمان است ؟!

دیگر دیوارها جایی ندارند که من خط نشان نیامدنت را بر پیکرشان نقش کنم !

می دانم دلم خاطری ندارد تا خیالت را از سفر پاک کند

لااقل به هوای دیوار ها بیا  !!!

 

*  اللهم عجل لولیک الفرج  *

 

انتظار عشق

 

 پ . ن : نمیدونم از کیه ! دلم هواشُ کرده بود ، خواستم یه جوری آرومش کنم . . .

 

* از کعبه و میخانه تا مسجد و بتخانه *

* مقصود خدا عشق است *

* باقی همه افسانه *

                                                                               

 

 


پنج شنبه 86/2/6 ساعت 5:37 عصر

همه ی نوشته های من
رفتن دلیل نبودن نیست
بر در می‏خانه رفتن کار یکرنگان بود
[عناوین آرشیوشده]
فهرست
208186 :کل بازدیدها
6 :بازدید امروز
132 :بازدید دیروز
موضوعات وبلاگ
درباره خودم
دلتنگی - دختری با کوله‏ باری از امید
لوگوی خودم
دلتنگی - دختری با کوله‏ باری از امید
لینکهای مفید

جستجوی وبلاگ من
:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

آوای آشنا
اشتراک
 
نوشته های قبلی
تیر 85
مرداد 85
شهریور 85
مهر 85
آبان 85
آذر 85
د ی 85
بهمن 85
اسفند 85
فروردین 86
اردیبهشت 86
خرداد 86
تیر 86
مرداد 86
شهریور 86
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
لوگوی دوستان








لینک دوستان

بیابان گرد
پاک دیده
آدمک ها
لعل سلسبیل
برگ بید
ناگفته های آبجی کوچیکه
روزنوشت یک دانشجو
پاسبان *حرم دل* شده ام
دم مسیحایی
دختر مشرق...هاترا
من دیگه مشروط نمیشم
نغمه ی غم انگیز
رقص در غبار
من او
شما ها

ویرایش قالب